پول همچون مواد مخدر اعتیادآور است
معتادان به پول در جستوجوی مواد مصرفی خود گم شدهاند
سالیان سال متخصصان بر این باور بودند که فقط الکل و مواد مخدر سنگین میتوانند منجر به اعتیاد شوند. اما فناورهای عکسبرداری عصبی و حتی عقل سلیم ساده هم نشان داده است که فعالیتهای لذتبخش مثل غذا خوردن، نزدیکی و حتی پول هم میتواند مغز را بازیچه خود کند. اما آن متخصصان و هر کس که توجهش به موضوع جلب شده به این نتیجه رسیده است که افراد زیادی وجود دارند که یک جور نیاز روانی تقریباً تغییرناپذیر به پول دارند. متأسفانه، این معتادان به پول اغلب در انکار هستند و همینطور در قرض.
اعتیاد چنان تأثیر قدرتمندی روی مغز میگذارد که باعث ایجاد میل فراوان نسبت به مواد مصرفی در مصرفکننده میشود، و این تبدیل به درگیری همیشگی با ماده اعتیادآور به رغم تمام عواقب مخربی که دارد میشود. و این تا حد زیادی سیستم سیاسی ایالات متحده را هم توضیح میدهد.
در ایالات متحده همین معتادان به پول هستند که با کمکهای مالی سیاسیشان، انتخابات را به دست میگیرند و مدیریت میکنند. بعد همین سیاستمداران منتخب قوانین معافیت مالیاتی و ضوابط سودآور وضع میکنند و معتادان را بیشتر از قبل درگیر جریانهای درآمدزایی غیراخلاقی میکنند. این معتادان کمکهای مالی بیشتری به جیب دلالان سیاسی خود میریزند که قضاتی را نامزد میکنند تا اطمینان حاصل کنند دستاوردهای مالی و برآیند غیردموکراتیکشان همگی قانونی خواهد بود. این هموابستگی، چرخهای نفوذناپذیری است که به معتادان پول داراییهایی را که تشنهشان هستند میدهد و به دلالان سیاسی شغلی برای زندگی. تنها کسانی که این میان ناکام میمانند، کل بشریت است.
معتادان پول
اما اعتیاد به پول حقیقتاً عواقبی دارد. تحقیقی روی افراد شانزده تا بیست و پنج ساله در ده کشور دنیا انجام شد که نشان میداد سه چهارم این جمعیت نگران آینده بودند. بیش از نیمی از افرادی که در تحقیق شرکت کرده بودند گفتند که بشر نفرینشده است و تقریباً چهل درصد افراد جوان اعلام کردند که نسبت به داشتن بچه تردید دارند.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، هشدار داده است که «ما در خواب به سمت فاجعه اقلیمی در حرکتیم.» دمای بالا در اقیانوسهای جهان در سال 2014 به نقطهای برگشتناپذیر رسید. این سیاره «با قدرت به سمت جهانی که زندگی دیگر در آن ممکن نخواهد بود در حرکت است. ما همین حالا هم به طور خطرناکی به نقاط بیپایانی که میتواند منجر به عواقب زنجیرهای و برگشتناپذیر جوی شود رسیدهایم.»
به طور مکرر در معرض یک ماده اعتیادزا قرار گرفتن باعث میشود که سلولهای عصبی موجود در قشر پیشپیشانی، معتادان به پول را به این نتیجه برساند که آنها ویژه هستند و لیاقت یک زندگی مملو از داراییهای دور از دسترس را دارند. کسی که معتاد به هروئین است شاید وقتی یک آمپول زیرپوستی ببیند، در معرض خطر لغزش قرار بگیرد؛ این در حالی است که یک الکلی شاید بعد از دیدن بطری ویسکی دوباره شروع به مصرف مشروب کند. کسی که به پول معتاد است، وقتی یک قایق تفریحی یا جزیرهای شخصی یا توالت ساختهشده از طلا ببیند، ممکن است دچار لغزش شود.
در مجله اعتیاد بيشتر بخوانید
انواع اعتیاد به موادی که فکرش را هم نمیکنید
شناخت انواع گوناگون اعتیاد، از اعتیاد به مواد تا اعتیاد رفتاری
اعتیاد به شکلات؛ چرا دوست داريم شكلات بخوريم؟
تمام شرکتها به طرز فجیعی معتاد هستند، که با توجه به اینکه دادگاه عالی شرکتها را همان «افراد» تعریف میکند، هیچ تعجبآور نیست. اعتیاد به پول یک شرکت میتواند در انتشار اخبار نادرست و ناتوانی در اندیشیدن به تأثیر اعمالش بر آینده جمعی ما نمود پیدا کند.
مارتی هوفرت، یکی از نخستین دانشمندانی که الگویی را ابداع کرد که بر اساس آن تأثیرات تغییرات جوی حاصل از عملکرد انسان پیشبینی کرد، این کار را زمانی که برای شرکت نفتی امریکایی «اکسان» کار میکرد، انجام داد. اما این میان متوجه اختلافاتی میان یافتههای خودش و بیانیههای عمومی رؤسای شرکتها شد. هوفرت میگوید: «آنها داشتند چیزهایی را میگفتند که با حرف گروههای تحقیقاتی در سطح جهانی خودشان در تضاد بود. کارشان غیراخلاقی بود. آنها نسبت به خطرات تغییرات جوی در میان مردم تردید ایجاد کردند، این در حالی است که محققان خودشان تأیید کرده بودند که خطر تا چه اندازه جدی است.»
این چرخه معیوب اعتیاد را بشکنیم
همچون ترک اعتیاد، باید مداخلهای انجام شود تا این چرخه ناکارآمد را بشکند و بدین ترتیب، فرایند درمان آغاز شود. اما معتادان پول همچون تمام معتادها در مواجهه با اقدام مداخلهای رفتارهای پیشبینیناپذیری از خود نشان میدهند. شاید تصمیم بگیرند اتاق را ترک کنند، گریه عصبی کنند یا حرفهای زشت و ناراحتکننده بزنند؛ و حتی مدعی شوند که چون بیشتر افراد سخت کار نمیکنند این اتفاقها میافتد و بگویند که اینها آدمهایی بهدردنخور و حتی خطرناک هستند.
معتادان پول به دنبال راههایی حتی کارآمدتر برای نشئه شدن از سوءمصرف منابع جهان پیدا خواهند کرد. در پی پول بیشتر، مخدر مصرفیشان، صرفنظر از ویرانگر بودنش، خواهند رفت. برای مثال، اگر جهان در همین مسیر فعلیاش باقی بماند، پیشبینی میشود که میانگین دمای جهانی تا پایان قرن، 3.2 درجه سانتیگراد بالاتر از سطوح پیشاصنعتی افزایش پیدا خواهد کرد. در این سناریو، فجایع پیدرپی و شدیدتری سالانه منجر به بیش از 250 هزار مرگ بیمورد در سرتاسر جهان خواهد شد. همچنین پیشبینی میشود که نزدیک به سه میلیارد نفر به دلیل خشکسالیهای ناشی از افزایش دمای دو درجه سانتیگرادی، بیآبی مزمن را تجربه خواهند کرد، و نزدیک به چهار میلیارد نفر در صورت افزایش دمای چهار درجه سانتیگرادی. و اگر تا سال 2100 میلادی، جهان دو درجه سانتیگراد گرمتر شود، تقریباً هجده درصد از تمام گونههای موجود روی زمین در معرض خطر بالای انقراض خواهند بود.
اگر جهان چهار درجه سانتیگراد گرمتر شود، نزدیک به پنجاه درصد از گونههای گیاهیی یا حیوانی در معرض خطر قرار خواهند گرفت.
معتادان به پول در این جستوجوی یکسونگر مواد مصرفی خود گم شدهاند و به پول بیشتر اهمیت میدهند تا آینده بچهها و نوههایشان. ما باید این چرخه معیوب اعتیاد را بشکنیم و رنج را به شفا تبدیل کنیم. ما باید به مردم این امید را بدهیم که اگر بپذیرند که مشکل دارند، حتی اگر در جایی تاریک گم شوند، میتوانند راه خود را به سوی آیندهای روشن پیدا کنند. میتوان این عادت بد را کنار گذاشت، تمام کاری که این معتادان به پول باید بکنند این است که کمی مهر و همدردی داشته باشند و به درک واقعی برسند که تمام زندگیها ارزشمند است. اعتیاد یک بیماری است و متأسفانه اعتیاد به پول، بیماریای است که در حال حاضر گریبان همه را گرفته و دارد جان همه را میگیرد.
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد