چای شوخی و هدف مشترک در جلسات الکلیهای گمنام
روایت یک الکلی سابق از حضور در ایای
در جلسه الکلیهای گمنام (AA) از اعضا میخواهند که درباره وضعیت خودشان هنگام مصرف الکل، اینکه چه اتفاقی باعث شد از مصرف دست بکشند و اینکه زندگی آنها الان چطور است صحبت کنند.
دو چیز است که تقریباً همیشه در جلسات AA پیدا میشود؛ چای{یا قهوه} و شوخی. روزهای اول، که آخرین چیزی که میخواستم این بود که بعد از اسمم بگویم «من یک الکلی هستم»، این دو مورد بود که من را به جلسات برمیگرداند.
بلند بر زبان آوردن این کلمات آدم را به فکر فرو میبرد و اینجاست که چای و شوخی وارد میشوند. چای همهچیز را سادهتر میکند و شوخی حتی در تاریکترین شرایط هم احساسی خوشایند ایجاد میکند. {توضیح: در بریتانیا چای مینوشند، در جلسات آمریکا قهوه سرو میشود}
و این هم درست مثل الکلیهای گمنام یک پدیده جهانی است. یادم میآید اولین باری که با آن مواجه شدم یک روز تعطیل در رم بود که به یک جلسه انگلیسیزبان رفتم و تجربهاش درست مثل جلسات کشور خودم بود. تنها تفاوت این بود که همه اول جلسه خودشان را معرفی میکردند.
یک مرد امریکایی در ردیف من شروع کرد: «اسم من جک است، و من یک الکلی هستم.» نفر بعد خانمی بود که گفت: «اسم من جیل است، من یک الکلی هستم.»
اول همه مکث کردیم و بعد به خاطر شعر قدیمی جک و جیل که از تپه بالا میرفتند تا یک سطل آب بیاورند سالن از خنده پر شد. یک نفر گفت «جک افتاد و تاجش شکست» و بعد همگی به معرفی خودمان ادامه دادیم و صادقانه راجع به نقاط قوت و امیدهایی که داشتیم صحبت کردیم.
این خلاصه چیزی است که در اتاق ایای اتفاق میافتد. از اعضا میخواهند درباره وضعیت خودشان هنگام مصرف الکل، اینکه چه اتفاقی باعث شد از مصرف دست بکشند و اینکه زندگی امروزشان چطور است صحبت کنند.
چون اعضا گمنام هستند و جلسات پشت درهای بسته برگزار میشود، کل فضا یک حالت رازآلود دارد. بعضیها فکر میکنند ایای یک جور فرقه است و میتوانم درک کنم که چرا چنین تصوری دارند.
من هم اول همین فکر را میکردم، ولی بعداً متوجه شدم هیچ رهبر، قانون (فقط پیشنهاد) و مبادله پولی وجود ندارد. از شما میخواهند برای پرداخت اجاره اتاق و مهمتر از آن چای مشارکت کنید اما همهاش همین است.
باید اعتراف کنم که روزهای اول ازش متنفر بودم. از شعارهای کوچکی که روی کارت مینوشتند و روی میز میگذاشتند متنفر بودم -«این نیز بگذرد»؛ «انجام دادنش ساده است» و شعار معروف «فقط برای امروز». البته راهحل بهتری هم برای وضعیت خودم نداشتم. نتوانسته بودم از نوشیدن دست بکشم و کسانی را میشناختم که به ایای رفته و توانسته بودند.
آنها یک چیز دیگر هم داشتند. آرامش. من در چهره بعضی افراد حاضر در اتاق، این آرامش را میدیدم و میخواستم بدانم چطور «ماشین لباسشویی توی سرشان» را بعد از ترک الکل آرام کردهاند. این اصطلاحی بود که یک نفر در یکی از جلسات استفاده کرد و انگار حرف دل من را زد.
در واقع خیلی توصیف خوبی بود. من مقالات زیادی درباره خماری بعد از الکل و نحوه خلاص شدن از آنها خوانده بودم، اما هیچکدام نتوانسته بودند آن ترس ناشناخته، پشیمانی و ناتوان بودن از اینکه خودت را در آینه نگاه کنی به خوبی توصیف کنند.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
مصرف سنگین الکل، علائم ترک و خطرات ناشی از آن
باورهای غلط درباره خماری بعد از مستی مشروب
الکلیهای گمنام مؤثرترین راه برای پرهیز از الکل
خدا
در جلسات ایای درباره همه اینها و مهمتر از همه اینکه چطور از اعتیاد خود گذر کردهاند، صحبت میکردند. از خدا هم صحبت میکردند. وقتی اولین بار این کلمه را شنیدم خاطرم هست که پشتی صندلی پلاستیکی خودم را به دیوار گچی سالن فشار دادم و فکر کردم این دیگر خیلی از افکار من دور است.
همانطور که بیشتر شما میدانید، در الکلیهای گمنام دوازاده قدم وجود دارد. این مراحل در واقع به عنوان یک نقشه راه طراحی شدهاند تا به شما کمک کنند با اعتیادتان مواجه شوید، ویرانهای را که از خود به جای گذاشته درست کنید، اصلاحات لازم را انجام دهید و بعد به افرادی که همین مشکل را دارند کمک کنید.
کلمه «خدا» در چهار مورد از این مراحل ظاهر میشود و اعضای ایای از ابتدا به شما میگویند که این یک برنامه معنوی است. این میتواند کمی دلسردکننده باشد اما آنطور که من متوجه شدم ایای یک کلیسای بسیار وسیع است. مرحله سوم پیشنهاد میکند «اراده و زندگی خودتان را به دست خدا بسپارید»، و یک همسفر بسیار مهم به شما اضافه میکند که بسته به عقیده خودتان میتواند خدا یا یک نیروی برتر باشد.
برای من خدا نشانگر افرادی بود که شبها با هدف مشترک که تلاش برای هوشیاری است، در سالنهای کلیسا و کلاسهای خالی دور هم جمع میشوند. این چیز بسیار قدرتمندی است. وقتی افراد از تمام سنین و با شرایط مختلف دور هم جمع میشوند و از میل مشترکشان به ترک الکل میگویند، انگار لطف و رحمت خدا وارد اتاق میشود.
هدف مشترک در ایای
خلاصه ایای برای من چنین حسی دارد و من تنها نیستم. دیدن افراد دیگری که تجربه خودشان را در مستند شبکه بیبیسی ۲ با عنوان «من الکلی هستم: درون بهبودی» مطرح میکردند بسیار انرژیبخش بود. برای اولین بار به لطف فناوریهای دیجیتالی که چهره افراد را تغییر میدهند، این شبکه توانست بی اینکه قانون گمنام بودن را نقض کند، توی یک اتاق ایای را نشان دهد.
این برنامه به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد ایای در انگلستان ضبط شد. برنامه ایای در ایرلند، یک سال دیرتر، در ۱۹۴۶، بعد از دستورالعملهایی که اولین گروه ایای در دهه ۱۹۳۰ در امریکا تعیین کرده بودند، آغاز شد.
هر جلسه یک ساعت طول میکشد. یک منشی آن را آغاز میکند و بعد میزبان جلسه حدود پانزده دقیقه صحبت میکند، قصه خود را تعریف میکند، و بعد از آن، درِ جلسه به روی تمام کسانی که میخواهند تجربه خودشان را بگویند باز میشود. همه میتوانند در آن شرکت کنند. تنها چیزی که برای عضویت لازم است تمایل به ترک الکل است.
دلگرمی
اما این جلسات برای همه نیست. ساده هم نیست. اگر الکلی هستید و میخواهید آن را ترک کنید، باید آمادگی این را داشته باشید که به خودتان نگاه کنید. این برای من خیلی سخت بود اما وقتی دیدم دیگران از گناه، شرم و پشیمانی خودشان که سالها پنهان بوده است حرف میزنند، دلگرم شدم.
اینکه بدانی اگر اوضاع از کنترل خارج شد، جایی را برای رفتن داری، دلگرمکننده است. اگر در اینترنت جستوجو کنید حتماً جایی را پیدا میکنید. اگر حس میکنید به این جلسات نیاز دارید درها همیشه به روی شما باز و چراغها روشن است. تقریباً همیشه چای و شوخی هم هست.
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد
https://www.irishexaminer.com/Inside Alcoholics Anonymous: Tea and humour keep me going back