چگونه مغز به قمار اعتیاد پیدا میکند
چگونه با پیشروی اعتیاد، مغز بازیچه قرار میگیرد
داستان این زن آمریکایی را بخوانیم متوجه میشویم بیماری قماربازی یعنی «شرلی» همیشه دلش میخواست قمار کند. موادمخدر و قماربازی بسیاری از مدارهای مغز را به شکلی مشابه تغییر میدهند و وابستگی به وجود میآورند. خودش میگوید: «من دلم میخواست دائم قمار کنم. عاشقش بودم. عاشق آن نشئگیای که بهام میداد.»
وقتی شرلی در میانه دهه بیست زندگیاش بود، به همراه چند دوست به لاسوگاس سفر کرد. آنجا برای اولین بار قمار کرد. تقریباً ده سال بعد، زمانی که در نیویورک مشغول حرفه وکالت بود، گاهی به کازینوهای آتلانتیکسیتی هم میرفت. اواخر چهل سالگی اما دیگر چهار بار در هفته کار را رها میکرد تا سری به کازینوهای تازه تأسیس کنتیکت بزند. بیشتر بلکجک بازی میکرد و در هر دور، گاهی هزاران دلار میباخت؛ طوری که مجبور میشد برای پرداخت سی و پنج سنت عوارض جاده در مسیر بازگشت به خانه، زیر صندلی ماشین دنبال پول خرد بگردد.
در نهایت، کار شرلی، این ولیل تحصیلکرده اهل نیویورک، به اینجا کشید که هر چه داشت باخت و تمام کارتهای اعتباریاش را هم تا سقف اعتبارشان خرج کرد.
سال ۲۰۰۱میلادی بود که دیگر پای قانون به میان آمد. شرلی به سرقت پول هنگفتی از مشتریانش متهم شد و دو سال به زندان افتاد. همزمان در جلسات قماربازان گمنام Gamblers Anonymous هم شرکت کرد، به روانشناس مراجعه کرد و در واقع داشت سعی میکرد زندگیاش را دوباره بسازد. او در اینباره میگوید: «بالاخره فهمیدم معتاد هستم. فهمیدم بیماری قماربازی زندگی من را متلاشی کرده است. البته مدتها طول کشید بپذیرم و با صدای بلند بگویم من هم معتاد هستم، و فرقی با بقیه معتادها ندارم.»
بیماری قماربازی
تا ده سال پیش، حتی فکر اینکه قمار هم همچون مواد یا الکل میتواند اعتیادزا باشد، جنجالبرانگیز بود. آن موقع، روانشناسان شرلی اصلاً به او نگفته بودند که معتاد است یا از بیماری قماربازی رنج میبرد؛ او خودش به این نتیجه رسیده بود. حالا محققان توافق نظر دارند که در برخی موارد، قماربازی حقیقتاً نوعی اعتیاد است.
در گذشته، جامعه روانشناسان، اختلال قماربازی (یا بیماری قماربازی) را بیشتر یک جور وسواس میدانستند تا اعتیاد؛ رفتاری که انگیزه اولیه آن، نیازِ به تسکین اضطراب است، نه عطش برای لذت زیاد. در دهه هشتاد میلادی که راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (دیاِساِم) در حال بهروز شدن بود، انجمن روانپزشکی امریکا (اِیپیاِی) رسماً بیماری قماربازی را در دسته اختلالهای کنترل تکانه قرار داد؛ برچسبی مبهم برای مجموعهای از بیماریهای نسبتاً مرتبط که همزمان شامل جنون دزدی (kleptomania)، جنون ایجاد حریق (pyromania) و وسواس کندن مو (trichotillomania) هم میشود. تصمیم تاریخیای که در آن زمان گرفته شد، این بود که در آخرین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، یعنی دیاسام ۵، اعتیاد به قمار در دسته اعتیادها قرار گرفت. این تصمیم که بعد از پانزده سال پژوهش و بحث و گفتوگو گرفته شد، هم خبر از رسیدن به درک تازهای از بیولوژی نهفته در اعتیاد میداد و هم شیوه کاری روانشناسان با بیمارانی که نمیتوانستند جلو قمار کردن خود را بگیرند، تغییر داد.
البته همچنان به شیوههای درمانی مؤثرتری نیاز است، چرا که قمار در جوامع گوناگون بیش از پیش پذیرفته شده و در دسترس است. از هر پنج امریکایی، چهار نفر دستکم یکبار در زندگیشان قمار کردهاند. به جز هاوایی و یوتاه، در تمام ایالتهای امریکا، قمار به طریقی قانونی است. و امروز که دیگر حتی نیاز نیست برای قمار کردن کسی از خانه خود خارج شود؛ کافی است به اینترنت یا تلفن دسترسی داشته باشد.
مطالعات گوناگون نشان میدهد نزدیک به دو میلیون نفر در ایالات متحده به قمار اعتیاد دارند، و نزدیک به بیست میلیون نفر از اعتیادی به قمار رنج میبرند که کار و زندگی اجتماعیشان را به طور جدی مختل کرده است.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
قمار و اعتیاد شبیه به هم هستند
ایپیای تصمیم مهمِ قرار دادن اختلال قماربازی در دسته اعتیادها را بر اساس پژوهشهای زیادی در حوزه روانشناسی، عصبشناسی و ژنتیک اتخاذ کرده که نشان میدهد قمار و اعتیاد به مواد از بسیاری لحاظ شبیه به هماند. و این، در گذشته بر دانشمندان مجهول بوده است. حالا دیگر میدانیم با پیشروی اعتیاد، مغز چطور بازیچه قرار میگیرد. در میانه جمجمه ما، یک سری مدار که سیستم پاداش نامیده میشود، بخشهای مختلف و پراکنده مغز را که با حافظه، حرکت، لذت و انگیزه مرتبط است، به هم وصل میکند. وقتی ما فعالیتی را انجام میدهیم که حس سرزندگی بهمان میدهد، عصبهای سیستم پاداش، دوپامین ترشح میکنند، که به ما احساس رضایت میدهد و تشویقمان میکند دوباره آن فعالیت را انجام دهیم. مصرف موادی مثل آمفتامین، کوکائین یا سایر مواد مخدر اعتیادزا باعث میشود سیستم پاداش ده برابر بیشتر از حالت عادی دوپامین ترشح کند. بدیهی است که مغز در پی این دوپامین و لذت و رضایت ناشی از آن، عطش آن ماده تحریککننده را خواهد داشت و شخص را وادار به مصرف دوباره و دوباره خواهد کرد؛ تا آنجا که دیگر آن میزان اولیه مصرف پاسخگو نخواهد بود، چرا که آستانه صبر فرد در مقابل مواد مصرفی بالاتر خواهد رفت و از این رو، مصرف بیشتر خواهد شد. این چنین است که اعتیاد اتفاق میافتد. و هر چه مصرف و اعتیاد سنگینتر باشد، ترک سختتر خواهد بود.
قماربازی هم به همین شکل عمل میکند. نتایج پژوهشها نشان میدهد معتادان به قمار و معتادان به مواد به لحاظ ژنتیک، به یک شکل، مستعد تکانشگری (یا فعالیتهای از روی هوس) و پاداشجویی هستند. درست همانگونه که معتادان به مواد با مصرف بیشتر به مواد بیشتری برای نشئه شدن نیاز دارند، قماربازهای افراطی حتی دست به کارهای پرخطرتری میزنند. ترک هم به یک اندازه برای این دو دسته دشوار است. نتایج پژوهشها همچنین نشان میدهد که عدهای هم در برابر اعتیاد به مواد و هم اختلال قماربازی، ضعیف و آسیبپذیرند، چرا که سیستم مدارهای پاداش آنها ذاتاً کمکار است؛ که این خود مشخص میکند چرا این افراد در وهله نخست سراغ محرکهای برای ایجاد شادی و هیجان در خود میروند.
شواهد دیگری نیز برای اثبات شباهت این دو بیماری وجود دارد. عصبشناسان به این نتیجه رسیدهاند که مواد مخدر و قمار بسیاری از مدارهای مشترک مغز را به شکلی مشابه دستخوش تغییر میکند. مثلاً پژوهشی در سال ۲۰۰۳ در دانشگاه ییل و همچنین در ۲۰۱۲ در دانشگاه آمستردام روی یک سری معتاد به قماربازی انجام شد که کنترل تکانه را در آنها ارزیابی میکرد. در حین انجام آزمایشها، سطح فعالیت الکتریکی در بخشهای جلویی مغز که به افراد کمک میکند خطر را احساس و بنابراین غریزه را سرکوب کنند، به طرز غریبی پایین بود. قشر پیشپیشانی در معتادان به مواد هم اغلب کمکار است.
دانشمندان پس از رسیدن به درک تازهای از بیماری قماربازی و وسواس قمار، به تعریف تازهای از اعتیاد نیز رسیدند. در گذشته، متخصصان امر، اعتیاد را تنها وابستگی به مادهای شیمیایی میدانستند، حالا ما میدانیم تکرار هر عملی که در مغز سیستم پاداش را فعال میکند، صرفنظر از عواقبهایش، یعنی اعتیاد. بنابراین، هر عملی که در مغز منجر به ترشح دوپامین شود، میتواند اعتیادزا باشد. چه مصرف کوکائین یا هروئین باشد، چه هیجان ناشی از بردن پول در کازینو. طبیعی است عملی همچون قمار که چنین پاداشهای هنگفتی را نصیب انسان میکند، مغز و حتی فیزیک او را تحت تأثیر قرار دهد.
روان درمانی قمارباز
دانشمندان در مورد بیماری قماربازی تنها به بازتعریف و قرار دادن آن در دسته اعتیادها اکتفا نکردهاند؛ به دنبال درمان نیز بودهاند. تا همینجا هم میدانیم که رواندرمانی و دارو به قماربازها جواب میدهد. به دلایلی که هنوز مشخص نیست، یک سری داروهای ضدافسردگی که علائم بعضی اختلالات کنترل تکانه را کاهش میدهد، به بیمار قماربازی جواب نمیدهد. بنابراین داروهایی که برای درمان اعتیاد به مواد استفاده میشوند، برای قماربازها بهمراتب کارسازتر بودهاند. رفتاردرمانی شناختی هم که از جمله روشهای معروف و معتبر درمان اعتیاد به شمار میرود، برای درمان بیماری قماربازی پیشنهاد میشود.
متأسفانه نتایج پژوهشها نشان میدهد در امریکا، بیش از هشتاد درصد معتادان به قمار هرگز سراغ درمان نمیروند. و از میان آنها که میروند، نزدیک به هفتاد و پنج درصد دوباره به سالنهای قمار برمیگردند. البته در بعضی ایالتهای امریکا، به طور مثال، در کالیفرنیا، اعتیاد به قمار جدی گرفته شده است. و اقداماتی دستکم برای کنترل این بیماری در کازینوها انجام میشود.
برای روش درمان اعتیاد به قمار به مقاله زیر مراجعه کنید:
از اعتیاد به قمار و درمانش چه میدانی؟
ترک اعتیاد به قمار
اختلال قماربازی مانند هر اعتیاد دیگری قابل درمان است. اگر خود یا یکی از عزیزانتان با مشکل اعتیاد به قمار دست و پنجه نرم میکنید، باید بدانید که درمانهای موثری برای غلبه بر این مشکل وجود دارد؛ شامل روان درمانی، دارو درمانی و گروههای حمایتی مانند قماربازان گمنام.
رفتار درمانی به فرد در شناسایی الگوهای فکری مخرب و جایگزینی آنها با عادتهای سالمتر کمک میکنند. برنامههای درمان و توانبخشی بستری یا مسکونی، برای کسانی که اعتیاد شدید به قمار دارند و نمیتوانند بدون پشتیبانی شبانه روزی از قمار اجتناب کنند، میتواند موثر باشد.
بزرگترین چالش معتاد این نیست که قمار را ترک کند، بلکه مهمترین موضوع ترک اعتیاد به قمار این است که بتواند دوره بهبودی خود را ادامه داده و یک تعهد دائمی برای دور شدن از قمار را دنبال کند.
بسیاری از افراد قمارباز دچار مشکلات روحی دیگری هستند. در صورت لزوم مشکل خود را با یک مشاور یا روانشناس در میان بگذارید. راههای بسیار خوبی برای درمان این اعتیاد رفتاری وجود دارد.
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد/منبع: Scientific American