قدمهای ششم، هفتم و پیامد چندگانه قدم دهم
صخره را رها کن
کتاب «صخره را رها کن» قدم ششم و هفتم را توصیف میکند.
شاید داستان «صخره را رها کن» Drop the Rock برایتان آشنا باشد. ماجرای بعضی از اعضای یک گروه دوازدهقدمی است که میخواهند سوار بر کشتی بهبودی بر فراز دریای زندگی به مقصد جزیره آرامش بروند. اما به محض آنکه از اسکله دور میشوند، میبینند که یک عده از دوستانشان سوار قایق نشدهاند.
«مِری» یکی از این جاماندههاست که به دو به سمت اسکله میآید و مسافران قایق برایش فریاد میزنند که: «بپر تو آب و شنا کن مری. تو از پساش برمیآیی!» مری شیرجه میزند توی آب و تا آنجا که توان دارد، سریع و سخت شنا میکند تا به قایق برسد. اما هر چه به قایق نزدیکتر میشود، سرعتش کمتر میشود و به سختی میتواند خودش را روی آب نگه دارد. گویا سنگی بزرگ به طنابی دور گردن مری وصل است و او را پایین میکشد. همه فریاد میزنند: «صخره را رها کن مری. رهایش کن.»
مری به سنگ نگاه میکند و میفهمد که این سنگ در واقع خشم، ترس، ریا، دروغ، تظاهر، رنجش، ترحم به خود، بیصبری و عیبهای شخصیتی دیگر اوست که نمیگذارد جلوتر برود. و میفهمد که اگر آن را رها نکند، غرق خواهد شد.
مری طنابها را پاره میکند، سنگ را از خودش دور و رهایش میکند. و حالا که از آن بار سنگین و بیهوده رها شده، به آسانی به سمت قایق شنا میکند. سوار قایق میشود و احساس آسایش و رهایی عمیقی میکند.
بخش مهمی از برنامه بهبودی دوازدهقدمی تشخیص عیبهای شخصیتی، نقاط ضعف و نگرشهایی است که اگر در ما بمانند، غرقمان خواهند کرد. و در واقع ما با هر «سنگی» که از خودمان دور میکنیم، نه تنها خودمان را آزاد میکنیم تا تبدیل شویم به آنچه مطلوبمان است، بلکه با اقدام به رفتارهای حاکی از تواضع، تمایل و شجاعت، «تأثیر چندگانه» مثبت و شفابخشی روی یکدیگر خواهیم گذاشت.
قدم ششم و هفتم ایای را چطور تمرین کنیم؟
قدم ششم : آمادگی کامل پیدا کردیم که پروردگار کلیه نواقص اخلاقی ما را مرتفع کند.
قدم هفتم : با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاقی ما را بر طرف کند.
در کتاب الکلیهای گمنام –که آن را کتاب بزرگ مینامند و کتابچه راهنمای اصلی بسیاری از افرادی است که در مرحله بهبودی از اعتیاد هستند– توضیح مختصری درباره قدم ششم و هفتم آمده است. در واقع کتاب بزرگ تنها دو پاراگراف را به این قدمها اختصاص داده است که همین باعث میشود خیلیها بروند دنبال راهنما که بفهمند واقعاً چطور باید این دستورالعملها را در زندگی روزانه پیاده کنند. حتی صفحات زیادی که در برنامه دوازده قدمی و دوازده سنت به توصیف قدم ششم و هفتم اختصاص داده شده، از نظرها پنهان میماند؛ از آنجا که بسیاری از افرادی که امروز در برنامه بهبودی هستند، یا این کتاب آموزنده را هرگز نخواندهاند یا فقط ورق زدهاند.
تا آنجا که من از مطالعه و تمرین آموختم، این قدمها مرحله عملاند. طی سالها، من با تمرین اصل مهم قدم ششم که تمرین آمادگی کامل است برای هرگز تبدیل نشدن به آنچه در گذشته بودهای و همینطور اصل پیگیری فروتنانه دستورالعملهای معنوی قدم هفتم، یاد گرفتم که دیگر، موقعیتهای ناجور زندگی را بدتر از آنچه هست، نکنم. اما این را هم فهمیدم که با اینکه داشتم غیر قابل کنترل بودنم را کنترل میکردم، به طور کلی، به لحاظ احساسی هنوز وضع و حال خوبی نداشتم. بنابراین شروع کردم به بررسی اینکه کِی یا چطور دوباره سنگ را بلند کرده بودم و حالا هر روز باید تقلا میکردم که رهایش کنم، چرا که داشت انرژی زیادی ازم میگرفت که هم آنچه را که در گذشته عادتم بوده، دیگر انجام ندهم، و هم آنچه را که عادتم نبوده، حالا انجام بدهم. فهمیدم که دارم جوری به حال، واکنش نشان میدهم که انگار گذشته است. به عبارت دیگر، من داشتم پاسخهایم را نسبت به آنچه در زندگیام در حال رخ دادن بود، تغییر میدادم؛ اما واکنشهای به زندگی همان بود.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
مواجهه با کمبودهای شخصیت در بهبودی
عناصر کلیدی دعای آرامش، وضعیت من در زندگی را برایم روشن کرده بود: من داشتم چیزهایی را که میشد، تغییر میدادم و آنچه را که نمیشد، میپذیرفتم، اما هیچ کار دیگری برای حساسیت بیش از اندازه یا عزت نفس متزلزلم نمیکردم. بنابراین شروع کردم به جستن اینکه ببینم چه کارهای دیگری میتوانم بکنم که باعث شود چیزهایی که تغییرشان از توانم خارج است، تغییر کنند. و جواب، در تمام این مدت جلو چشمهایم بود: دستورالعملهای قدم دهم کتاب الکلیهای گمنام که به تدریج مرا از این رو به آن رو کرد و خودم هرگز نمیتوانستم به تنهایی از پس این کار برآیم.
پیامد چندگانه قدم دهم چیست؟
پیامد چندگانه تأثیری که ما بر دیگران داریم، تأثیر کارهایی که میکنیم (یا کارهایی که نمیکنیم)، آنچه میگوییم (یا آنچه نمیگوییم) و عملکرد لحظهایمان. گفتار و کردار ما به طور طبیعی بر آدمهای اطرافمان تأثیر میگذارد و بعد بر اطرافیان اطرافیانمان و الی آخر. یک فرآیند تعاملی مداوم است.
پیش از ورود به فرآیند بهبودی برنامه دوازدهقدمی، ما تا حد زیادی از تأثیر رفتارمان بر دیگران غافل بودیم. یا اگر هم آگاه بودیم، احتمالاً یا تأثیرمان را انکار میکردیم یا نادیده میگرفتیم، یا اینکه صرفاً اهمیت نمیدادیم.
حتی در مراحل ابتدایی بهبودی از سوء مصرف مواد هم شاید هنوز با پدیده تأثیر چندگانه چندان آشنایی نداشتیم. اولویت و تمرکزمان بیشتر بر درمان، سلامت عقل و آرامش خودمان بود. البته این اهداف ارزشمند هستند، اما همچنان خودمحورانهاند.
وقتی قدمهای چهارم تا نهم را پشت سر گذاشتیم، تازه فهمیدیم که بین زندگی ما و دیگران چه رابطه ناگریز در همتنیدهای وجود دارد. وقتی اولین بار قدم نهم را تمرین کردم، این را خوب فهمیدیم که ما تراز نگرفتیم و جبران خسارت نکردیم که فقط حالمان بهتر شود. ما این کار را کردیم، چون یک ترازنامه شخصی گرفتیم و فهمیدیم که تصمیمات، گفتار و کردار ما دیگران را رنجانده است. حالا وقتی قدم دهم را در برنامه بهبودی خودتان تمرین میکنید، کمکم میبینید که چطور تمام تصمیمات، گفتار و کردار شما بر دیگران تأثیر میگذارد. و میبینید که چطور تصمیمات، گفتار و کردار دیگران نیز به همین شکل بر شما و دیگرانی تأثیر میگذارد. در مسیر تمرین برنامه دوازدهقدمی ایای، پیامد چندگانه بیشتر و بیشتر بر شما روشن میشود. در نهایت میبینید که همیشه و همهجا تأثیر و کارکرد خودش را دارد.
چرا قدم دهم کلید رشد معنوی است؟
قدم دهم ایای: به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و در صورت قصور بلافاصله بدان اقرار کردیم.
در بهبودی از اعتیاد، چه برای تازهوارد چه کهنهکار، این افکار و اعمال خود ماست که مراقبت دائمی میخواهد. عیبهای شخصیتی، لبههای تیز و نقاط ضعف ما برای خودمان و آدمهای دیگر زندگیمان به اندازه مواد مصرفی برای بدنمان، سمی و مضر است. وقتی مصرف مواد یا الکل را کنار میگذاریم، این نقصانها به سادگی ناپدید نمیشوند. سر جای خودشان میمانند تا ما شناساییشان کنیم، با آنها مواجه شویم و بعد خنثیشان کنیم، حتی اگر درجا از بین نروند و ما مجبور شویم برای گذر از این فرآیند از دیگران کمک بگیریم. تلاشهای ما به کمک دیگران از جمله قدرت برترمان نیازمند است. و این فرآیند باید طی روزها که به ماه، ماهها که به سال و سالها که به یک عمر تعهد به سالم ماندن تبدیل میشوند، به همین شکل ادامه پیدا کند. این قدرت قدم دهم است که به ما یادآوری میکند بالاخره یک روز و یک جا فقط باید آن کمک را طلب کنیم؛ وقتی این کار را میکنیم، زمان (حیات) خودش همهچیز را پیش میبرد.
وقتی به قدم دهم میرسیم، دیگر مشروب یا الکل مصرف نمیکنیم یا اگر اعتیادمان به غذاست، زیادهخوری نمیکنیم. اما چیزی بسیار بزرگتر هم این میان رخ داده است: ما به خاطر انسانیتمان هوشیار شدیم، به خاطر محدودیتهایمان. همینطور به خاطر نیازی که به رشد و عمل به وظایف و مسئولیتهایمان طبق روالی عادی، داریم. میدانیم که نمیتوانیم فقط به مسکّن شیمیایی اکتفا کنیم و راضی باشیم. میدانیم که اگر تمام تمرکزمان بر مسکن شیمیایی باشد، قدم اول را به سوی لغزش برداشتهایم.
با تمرین قدم دهم، کمکم به درک بیشتری از بعضی از جنبههای ظریف و موشکافانه برنامه میرسیم که معمولاً از چشم تازهواردان پنهان میماند. نگاه ما نسبت به قدمها به شکل محسوسی تغییر کرده و بیشتر تغییر خواهد کرد.
بیشترِ ما هر روز صدها تصمیم بزرگ و کوچک میگیریم، به صدها شکل مختلف رفتار میکنیم و صدها حرف متفاوت به طیف وسیعی از مردم میگوییم. هر تعامل و مکالمهای پیامد چندگانه خودش را دارد که کنترلش در توان ما نیست. آنچه در توان ما هست، بعد از پاکسازی و خانهتکانی با قدمهای چهارم تا نهم، حفظ آرامش است، با علم به اینکه حالا دیگر با قدم دهم هم ابزار داریم، هم بینش آن را که با هر روز و هر لحظه زندگی با آرامش و گشایش مواجه شویم.
به این شکل، قدم دهم سنگ محک ما برای ادامه رشد و دگرگونی معنوی است. دیگر در حال آموختن چگونگی تمرین برنامه نیستیم. داریم یاد میگیریم که لحظه به لحظه و روز به روز، در مسیر جهش از تمرکز بر خود به تمرکز بر خدمت، چطور برنامه را در زندگیمان پیاده کنیم.
از کتاب صخره را رها کن… پیامد چندگانه: چگونه هر روز قدم دهم را برای تمرین قدم ششم و هفتم به کار ببندیم؟ نوشته فرِد اِچ
فرد اچ نزدیک به چهار دهه است که در حوزه اعتیاد و بهبودی تحقیق و کار میکند. یکی از سخنرانان بینالمللی و مشهورِ کتاب بزرگ و اصول برنامه دوازده قدمی است.
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد
منبع: Drop the Rock: AA’s Steps Six, Seven and the Ripple Effect of Ten