تفاوت وسواس فکری با ولع در فرایند بهبودی از اعتیاد
برای کاهش کنترلی که مواد روی ناخودآگاه ما دارد، چه میتوان کرد؟
وسواس فکری ممکن است برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد چون بسته به اینکه معیارتان از وسواس فکری چه باشد تجربه متفاوتی خواهید داشت. برای بیشتر ما که مشکل اعتیاد نداریم معمولاً وسواس فکری (mental obsession) به معنی اضطرار به انجام یک کار است. برای فرد معتاد، وسواس فکری شبیه به یک مسئله مرگ و زندگی است. مغز فرد معتاد به او میگوید باید مصرف کند یا کار خاصی انجام دهد وگرنه میمیرد. برای معتاد وسواس فکری واقعاً چنین حسی دارد و هیچ استدلال یا مانعی نمیتواند جلو «ارضا کردن آن وسواس» را بگیرد.
اما چه اتفاقی در مغز رخ میدهد که این وسوسه به وجود میآید؟ آیا ما میتوانیم به افراد معتاد کمک کنیم این وسوسه و ولع را تغییر دهند یا از بین ببرند؟ این حس چه ارتباطی با کل فرایند بهبودی دارد؟ در این مقاله به کمک پژوهشهایی که مؤسسه مطالعات اعتیاد انجام داده است، به این سؤالات پاسخ میدهیم.
برای اینکه بفهمیم چه اتفاقی در مغز رخ میدهد که «وسواس فکری» به وجود میآید، اول باید مسیر ایجاد لذت و نحوه عملکرد آن در مغز انسان عادی را بررسی کنیم. در مغز یک انسان عادی (غیر معتاد)، فعالیتهایی که به صورت روزانه انجام میدهد باعث ترشح مقادیر مختلف دوپامین میشود. بسته به اینکه مغز چقدر میخواهد این فعالیتها را به خاطر بسپارد، مقدار دوپامینی که ترشح میشود متفاوت است. منظور از این «میخواهد» مزیت آن برای بقای ارگانیسم است. برای مثال چیزهایی که باعث میشوند مقدار زیادی دوپامین ترشح شود همان چیزهایی هستند که ارتباط نزدیکی با بقا دارند، مثل تولید مثل و خوردن غذاهای سرشار از چربی و قند.
تاثیر برنامه نویسی بر مغز انسان
وقتی یک تکه کیک میخوریم حس خوبی به دریافتکنندههای حس چشایی ما میدهد. به خاطر مقدار دوپامینی که ترشح میشود ما این حس را خوب میپنداریم. این ترشح دوپامین به مغز کمک میکند که به خاطر بسپارد این ماده از کجا آمده بود، چه شکلی بود، چه کسی آن را به ما داده بود و غیره. وقتی سالاد سالمی میخوریم، دوپامین زیادی ترشح نمیشود چون کالری زیادی ندارد و غذای مناسبی برای بقا محسوب نمیشود.
وقتی به دو هزار سال قبل یا بیشتر برویم این موضوع واضحتر هم میشود. مثلاً به راحتی میتوان درک کرد که فایده این موضوع برای بقای شکارچیان و گردآورندگان چه بوده است. این سیستم برای به خاطر سپردن اینکه کجا باید غذا پیدا کرد و چه غذایی انتخاب کرد بسیار مهم بوده است. هرچه غذا طعم بهتری داشته باشد، دوپامین بیشتری ترشح میشود. هرچه دوپامین بیشتر باشد، احتمال اینکه برای بقا ضروری باشد هم بیشتر میشود. مغز به این شیوه برنامهریزی شده است تا غذاها و چیزهایی که ما را زنده نگه میدارند به خاطر بسپارد. مغز با ذخیره کردن گزینشی تجربه ما از «غذای خوب» این کار را انجام میدهد. تصاویر، صداها، احساسات، بوها، طعمها و غیره دریافت و ذخیره میشوند، و یک فراحافظه میسازند. دفعه بعدی که به غذا احتیاج داریم، مغز به صورت ناخودآگاه با دسترسی به این فراحافظه ما را به همان محل میبرد. شاید فکر کنیم داریم به شکار میرویم اما ناخودآگاه به دنبال چیزهای مشخصی در محیط هستیم که ما را به محلی برسانند که احتمال یافتن غذا در آن بیشتر است. ما انسانها به این طریق توانستیم به عنوان شکارچی و گردآورنده زنده بمانیم. پس اگر چیزی که مصرف میکنیم مقدار زیادی دوپامین ترشح کند و مغز را غرق دوپامین سازد، چه اتفاقی برای تشکیل خاطره میافتد؟
چگونه استرس مزمن خطر ابتلا به اعتیاد را افزایش میدهد؟
جوانان بیشتر برای فرار از مشکلات مواد مصرف میکنند، نه تفریح
منظور کتاب الکلیهای گمنام از «آلرژی» چیست؟
در سوءمصرف مواد مخدر و الکل دوپامین ترشحشده در مرکز لذت مغز بسیار فراتر از چیزی است که از دنیای طبیعی دریافت میکنیم. ترشح بیش از حد دوپامین در این مرکز باعث اشباع شدن مغز و بروز این اتفاقات میشود:
ناتوانی در لذت بردن بدون مواد که به آن anhedonia یا فقدان لذت میگویند
وسواس فکری برای مصرف مواد
ادامه دادن به مصرف علیرغم میل باطنی
اولویت دادن به مصرف مواد نسبت به هر چیز دیگری
نگرانی بابت به لغزش همراه با اضطراب
تمام سناریوهای بالا با هم در ارتباط بوده و جنبههای مشترکی از زندگی یک فرد معتاد را تشکیل میدهند. در موارد استرسزا، فرد معتاد فقط به دنبال چیزی است که او را از این حالت خارج کند؛ و آن چیز چیست؟ مواد. در همین راستا، حالات افسردگی یا عدم لذت، کسالت و غیره، فرد معتاد را به سمت تنها چیزی که باعث لذتش میشود سوق خواهد داد؛ و آن چیز چیست؟ مواد. در هر دو سناریو ممکن است حتی معتاد به خودش بگوید که نمیخواهد مصرف کند. همانطور که در گذشته مغز به صورت ناخودآگاه ما را به محل خوبی میبرده است که بتوانیم غذا پیدا کنیم، فرد معتاد را هم به جایی میبرد که مواد، الکل و غیره پیدا کند. چیزی به اسم تصمیم برای مصرف وجود ندارد، چون وقتی فرد خودش را در مواجهه با مواد میبیند باید از آن استفاده کند. مثل حیوان گرسنهای که به دنبال شکار خود میرود، فرد معتاد هم باید آن را مصرف کند.
بنابراین بیشتر اوقات تصمیماتی که برای مصرف مواد میگیرد، حتی آگاهانه هم نیستند، و وسواس فکری و رفتارهای مشابه آن نیز از همینجا بروز میکنند. پس برای کاهش کنترلی که مواد روی ناخودآگاه ما دارد، چه میتوان کرد؟ آیا راهی وجود دارد که بتوان وسواس فکری، ناتوانی در احساس لذت و غیره را از بین برد؟
بله، وجود دارد. خلاصه بگویم، راهش این است که یک نقشه مغزی جدید برای لذت ایجاد کنید. با اینکه کار سادهای نیست اما با پشتکار میتوانید آن را انجام دهید. من چند راه پیشنهاد میکنم اما اشتباه نکنید؛ اگر از مصرف مواد دست نکشید، اینها فایدهای برای شما نخواهند داشت.
اگر میخواهید نقشه جدیدی برای لذت در مغز بسازید، باید چیزهایی را که به مسیر لذت آسیب میزنند از بین ببرید. باید مصرف چیزهایی را که به این مسیر آسیب میزنند محدود کنید (و مصرف مواد را بهکل متوقف کنید). این موارد میتواند شامل کافئین، نیکوتین، شکر، بازیهای ویدئویی، سکس و غیره باشد. اگر نمیتوانید اینها را کامل حذف کنید، آگاهانه و به عنوان پاداش یک هفته یا یک روز سخت از آنها استفاده کنید.
دومین راه برای ساخت نقشه جدید لذت، اتکا به تمرینات ساده مدیتیشن است. مدیتیشن یا مراقبه باعث فعال شدن و تقویت احساساتی میشود که میتوان با آنها معجزه کرد. برای این تمرین باید آرام یکجا بنشینید و سعی کنید تا حد امکان ببینید و استفاده ببرید؛ هوا را استشمام کنید، نسیم را احساس کنید، به کوچکترین صداها گوش کنید و… وقتی برای مدتی این کار را انجام دهید، احساس آرامش و صلح عمیقی پیدا خواهید کرد. به عبارتی از نشستن و تماشای دنیا لذت میبرید. بهترین ویژگی آن هم این است که در هر زمان و مکانی میتوانید به آن دسترسی داشته باشید.
تفاوت ولع با وسواس فکری چیست؟
اگر تا به حال تجربه درمان اعتیاد را پشت سر گذاشته باشید، احتمالاً اصطلاح ولع یا craving را شنیدهاید. اغلب میگوییم که این اختلال سه بخش دارد؛ وسواس، بیماری روحی و پدیده ولع. پدیده ولع وجه تمایز اصلی بین افراد سالم و افرادی است که اختلال مصرف مواد (SUD) دارند. فقط کسانی که این اختلال را دارند ولع شدید را تجربه میکنند.
تعریف پدیده ولع
حساسیت فیزیکی، واکنش فیزیکی بدن به مواد است. این حساسیت یا آلرژی علائم غیر قابل توصیفی را ایجاد میکند و بسیار شبیه به آلرژیهای دیگر است. مثلاً اگر به بادامزمینی آلرژی داشته باشید، ممکن است تاولهای قرمز روی پوست، مشکل تنفس یا تنگی قفسه سینه را تجربه کنید.
وقتی ما افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، مواد مصرف میکنیم، یک حس اضطرار شدید برای ادامه مصرف مواد یا نوشیدن الکل در ما ایجاد میشود. اگر هم گاهی دست از مصرف بکشیم به این خاطر است که کسی یا چیزی مانع ما شده است؛ اما این نوع ترک کردن دوامی ندارد. دقیقاً از همانجا که ترک کردهایم دوباره شروع میکنیم و دیگر نمیتوانیم مقدار یا دفعات مصرف را کنترل کنیم.
کل چیزی که ما میخواهیم رها شدن از ولع است اما نمیدانیم چطور باید به آن برسیم. در فرایند بهبودی باید بپذیریم که وقتی از «مرز نامرئی» عبور کنیم، دیگر برگشتی در کار نیست. نمیتوانیم به مصرف عادی مواد برگردیم؛ باید به کلی از آن دوری کنیم.
بین افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد یک زبان مشترک وجود دارد. ما معتقدیم عزیزانمان نمیتوانند ما را درک کنند چون با این مشکل درگیر نیستند. بهترین کاری که خانوادههای ما میتوانند انجام دهند این است که ما را با کسی که تجربه مشابهی داشته و این مسیر را طی کرده است، با همین ولع جنگیده و توانسته است آن را پشت سر بگذارد، آشنا کنند.
ولع در مقایسه با وسواس فکری
وقتی فرایند بهبودی را شروع میکنیم ممکن است بعد از یک هفته هوشیاری و پاک بودن دوباره فکر کنیم ولع مواد یا الکل پیدا کردهایم. این اشتباهی است که بیشترمان مرتکب میشویم. اما آلرژی فیزیکی فقط زمانی برانگیخته میشود که فعالانه در حال مصرف باشیم.
چیزی که ما تجربه میکنیم وسواس فکری است، که بعد از ولع اتفاق میافتد. این وسواس در واقع افکار مشوشی هستند که به ما میگویند مواد بعدی چه زمانی میرسد یا اینکه چقدر دوست دارید همین الان به مواد دلخواهتان دسترسی داشته باشید. اشتباه گرفتن اینها با ولع باعث میشود فکر کنیم دوباره محکوم به شکست هستیم.
وقتی آن را وسواس فکری بنامیم راحتتر میتوانیم آن را درک کنیم و متوجه شویم که این احساس خیلی زود از بین خواهد رفت. آلرژی فیزیکیای که حس میکنیم، فارغ از اینکه چه مدت از مواد یا الکل دور باشیم، هرگز از بین نخواهد رفت. اگر تصمیم بگیریم بعد از چند ماه یا حتی چند سال دوباره مصرف کنیم، دوباره به همان نقطه اول برخواهیم گشت. وسواس فکری همان چیزی است که در فرایند بهبودی با آن مبارزه میکنیم.
ترجمه مجله اعتیاد: آزاده اتحاد
https://www.theriversource.org/blog/cutting-the-pleasure-cord-guest-feature/
https://www.altaloma.com/whats-the-difference-between-craving-and-mental-obsession/