6 جلسه در یک روز!
مدتی پیش یکی از رهجوهایم از من خواست که همراه او و دوستش در چهار جلسه اِن اِی در روز شنبه شرکت کنم!
بیش از بیستودو سال است که من در مورد ماجرای کارهایی که اوایل پاکیام در روزهای شنبه انجام میدادم مشارکت میکنم. آن وقتها شنبهها برایم عذابآور بود، چون روزهای جمعه حقوق میگرفتم و شنبهها هیچ کاری نداشتم بکنم. این بود که به پیشنهاد دوستان به یک جلسه معتادان گمنام رفتم ولی متوجه شدم که یک جلسه برای من کافی نیست. جلسات دیگری را پیدا کردم که میتوانستم شنبهها در آنها شرکت کنم. در دو سال اول پاکیام، من هر شنبه در چهار جلسه شرکت میکردم و تازه شبها هم میرفتم مجلس رقص و بعد از هر کدام از جلسات هم با اعضای آن جلسه در رستورانهای مختلف وقت میگذراندیم.
جلسه اِن اِی
مدتی پیش یکی از رهجوهایم از من خواست که همراه او و دوستش در چهار جلسه در روز شنبه شرکت کنم. من پاسخ دادم که از خدایم است و آنها از من خواستند که برای مشخص کردن مسیرمان، نگاهی به فهرست جلسات شنبهها بیندازم. فهرست جلسات اِن اِی را نگاه کردم (که الان خیلی بیشتر از فهرست جلسات سال 1986 است) و حساب کردم که اگر درست برنامهریزی کنیم، بدون اتلاف وقت میتوانیم در هشت جلسه شرکت کنیم. این برنامهریزی فشرده کمی رهجوی مرا ترساند، بنابراین توافق کردیم در همان چهار جلسه شرکت کنیم.
از جلسهای به نام «بهبودی صادقانه» در رویال اُک شروع کردیم که ساعت 10 صبح آغاز میشد و ساعت 12 به یک جلسة تازهتأسیس بدون نام در لیون جنوبی رفتیم. بعد صبحانهای خوردیم و ساعت 2:30 در جلسة «ما ترک نکردیم بلکه تسلیم شدیم» در بلومفیلد غربی شرکت کردیم. جلسة بعدی ما، «پاک ماندن در خیابان استیت» در ساعت 4 در پونتیاک بود. این جا بود که بچهها خواستند به یک جلسة دیگر هم برویم، بنابراین ساعت 5، به جلسة «ما با هم ایستادهایم» در دیترویت رفتیم.
برای شرکت در هشت جلسه معتادان گمنام اقدام کردیم،
اما توانستیم در شش جلسه شرکت کنیم و هیچکدام را هم قبل از پایان جلسه ترک نکردیم
خب، بچهها خیلی هیجانزده شده بودند و میخواستند بببینند در چند جلسة دیگر میتوانیم شرکت کنیم، این بود که در ساعت 8:00 شب، دوباره به پونتیاک برگشتیم تا در جلسة «این گونه قدم بردار» شرکت کنیم. در ساعت 10 شب، ما در محل جلسة «جغدهای شنبه شب» در پونتیاک بودیم که تعطیل بود اما از فهرست جلسات حذفش نکرده بودند. بدوبدو رفتیم و غذایی خوردیم و بعد در ساعت 11:30 شب به آخرین جلسهمان، جلسة «هر چه در رُزویل به آن نیاز دارید» در منطقة رُزویل رفتیم. در آنجا دیدیم که دوازده نفر از معتادان بیرون جلسه در انتظارند ولی هیچکدام از چهار نفری که کلید آن مکان را داشتند نیامده بودند و به شخص دیگری هم اطلاع نداده بودند.
شکستن رکورد جلسه رفتن!
وقتی داشتیم آنجا را ترک میکردیم، رهجویم گفت «ما رکورد راهنمایم را شکستیم». یادشان انداختم که من در تمام این مدت همراهشان بودهام، بنابراین فقط توانستهاند با من مساوی بشوند. حسابی خندیدیم و بچهها از من پرسیدند که کِی میتوانیم این برنامه را تکرار کنیم. من فوری جواب دادم که: «ببینید، ناسلامتی سنوسالی از من گذشته!»
آن روز، روزی سرشار از رفاقت و تفریح بود. ما 15 ساعت را در جاده گذراندیم و 141 مایل را با ماشین پیمودیم و تقریباً 27 لیتر بنزین مصرف کردیم. برای شرکت در هشت جلسه اقدام کردیم، اما توانستیم در شش جلسه شرکت کنیم و هیچکدام را هم قبل از پایان جلسه ترک نکردیم. در ضمن اعضای بسیاری را از سه کشور، پنج شهر، چهار ناحیه و دو منطقة NA ملاقات کردیم.
و اما حساب و کتاب: 27 لیتر بنزین به قیمت هر لیتر 1 دلار مصرف کردیم که سهم هر یک از ما سه نفر میشد 9 دلار!
شما هم شنبة بعد اگر بیکار توی خانه نشسته بودید، به سفر جادهای ما فکر کنید و ببینید میتوانید رکورد ما را بشکنید یا نه. مطمئنم اگر این کار را امتحان کنید، اوقات خوشی را با پیدا کردن دوستان جدید و نزدیکتر شدن به آنها که همسفر شما هستند سپری خواهید کرد.
گمنام، انجمن معتادان گمنام، میشیگان، آمریکا
NA Way, July 2010