۱۵ سئوال رهجو از راهنما
صداقت پایه و اساس برنامه است
رابطه رهجو و راهنما در انجمن معتادان گمنام از اهمیت خاصی برخوردار است. دوازده سال پیش خانم «دی جنکینز» سردبیر مجله “NA WAY” به درخواست ما از آرشیو مجلهشان، مقالهای برای چاپ در مجله «پیام بهبودی» پیشنهاد کرد. بعد از این همه سال هنوز میتوان از تجربهی این همدردان قدیمی درسهای زیادی آموخت. ترجمه این مقاله آموزنده در این شماره به نظر شما میرسد.
سلام اسم من «اکسل اس» است و یک معتاد هستم. من در خارج شهر اسلو پایتخت نروژ زندگی میکنم. من خیلی سعی کردم که مواد مصرف نکنم اما اعتیاد باعث شد که فکر کنم باید به نوشیدن پناه ببرم تا دیوانه و از خود بیخود شوم و بعد در مستی با مصرف داروهای مخدر لغزش کنم. سپس افسردگی بدون دعوت به سراغم آمد. بعد از 10 سال امتحان راه حلهای مختلف برای قطع مصرف، بالاخره بهترین فکر مرا به جلسات انجمن معتادان گمنام کشاند.
راهنما و رهجو در معتادان گمنام
من تمام شهامتم را جمع کردم، راهنما گرفتم و شروع به کارکردن قدمها کردم. چهار سال پیش در یک همایش در سوئد با «رالف کی» آشنا شدم که خیلی با هم دوست شدیم و کمی بعد از او درخواست کردم که راهنمای من بشود. رالف آلمانی است و با همسرش در برلین زندگی میکند. شروع کردم قدم یک را با او کار کردن، کار سخت و دشواری بود، بخصوص در مواردی مثل مسالۀ خودکشی پدرم. قدم های ششم و هفتم معتادان گمنام واقعاً چشمان من را باز کرد. اغلب نتیجه به کارگیری اصول روحانی برای من شگفتآور است. به نظر میرسد که من باید دائماً پذیرش و تسلیم را در زندگی خود تمرین کنم. صبح یکشنبه بود من وسط صبحانه خوردن، هوس کردم به رالف تلفن کنم و با او گپی بزنم، این نتیجه گفتگوی ماست:
اکسل: در ادبیات بهبودی عبارت مورد علاقه شما چیست و چرا؟
رالف: «فقط برای امروز» این برنامه در یک کلام است. چون با انجام روزانه آن لازم نیست به آینده و گذشته فکر کنم. من میتوانم بهبودیام را در زمان حال تمرین کنم، بدون آن که احساس نمایم باید برای همیشه پاک بمانم و یا اصلاً کاری را برای همیشه انجام دهم. هم چنین این به من کمک میکند که فروتن و متواضع باشم.
در مجله اعتیاد بیشتر بخوانید
چگونه راهنمای مناسب خودتان را انتخاب کنید
قدمهای ششم، هفتم و پیامد چندگانه قدم دهم
اکسل: اصول روحانی مورد علاقه شما چیست و چرا؟
رالف: صداقت، صداقت پایه و اساس برنامه است. با آن من از سد انکار میگذرم و میتوانم شاهد پیشرفت در زندگیام باشم. صداقت کارها را آسان میکند و من را قادر میسازد که با مردم بدون ترس و تردید ارتباط برقرار کنم.
اکسل: کارکردن قدمها برای شما چه معنائی دارد؟
رالف: همان طور که گفته شده: کارکردن قـدمها آن قدر مهـم نیـسـت که زندگی کردن با قدم ها، «قدم ها در تمام امور زندگیام» به من جهت میدهند. قدمها ابزار مفیدی هستند جهت کنار آمدن و برخورد با هر آنچه باید با آن روبرو شوم.
اکسل: نظرتان راجع به عبارت «کارکردن» در کارکردن قدمها چیست؟
رالف: برای من قـسمت «کارکردن» به منزله یک ایـستگاه و تأمل در مسیر زندگی کردن با قدمها و یک پیش نیاز برای آن است. کارکردن قدمها هدف نیست و پایانی ندارد.
اکسل: در مورد جلسات اینترنتی آنلاین چه نظری دارید؟
رالف: برای کسانی که دسترسی به جلسات عادی ندارند میتواند مفید باشد. ولی در کل، افراد به هنگام مشارکت در این جلسات، اغلب خیلی زود عکسالعمل نشان میدهند. به خصوص وقتی که هماهنگ کنندهای به عنوان مسئول جلسه حاضر نباشد. من به همین خاطر دیگر در این نوع جلسات شرکت نمیکنم.
صداقت پایه و اساس برنامه است. با آن من از سد انکار میگذرم
و میتوانم شاهد پیشرفت در زندگیام باشم. صداقت کارها را آسان میکند
و من را قادر میسازد که با مردم بدون ترس و تردید ارتباط برقرار کنم.
رابطه راهنما و رهجو در معتادان گمنام باید صداقت داشته باشد
اکسل: برخورد شما با بینظمی و اختلال در جلسات بهبودی گروه خانگیتان چگونه است؟
رالف: ما به این مسأله در جلسات اداری رسیدگی میکنیم. ما به اداره کننده جلسه با پشتوانه وجدان گروه، اختیار و حق مداخله در صورت بروز اختلال در جلسه بهبودی را دادهایم. این مهم است که گروه تصمیم را اتخاذ کند و نه یک شخص خدمت گزار مورد اعتماد. مسئولیت ما به عنوان اعضاء این است که با این مسأله بگونهای جمعی و گروهی برخورد نمائیم.
اکسل: شما چگونه میدانید خواست خدا چیست؟
رالف: هیچ گونه! اغلب از طریق آزمایش و خطا. ولیکن قطعاً با دعا و مراقبه سعی میکنم از آن آگاه شوم.
اکسل: آیا فکر میکنید که عضو سازنده و مسئول بودن به معنی ملال آور و کسل کننده بودن است؟
رالف: خیر، دقیقاً برعکس.
اکسل: درباره کار کردن چه میگوئید؟
رالف: کار کردن و شاغل بودن یعنی عضو مسئول جامعه بودن. این یک راه برای مثبت و مؤثر بودن است. البته کار گاهی کسل کننده است. من یک انسان هستم!
اکسل: شما چگونه با جنس مخالف یک رابطه سالم برقرار میکنید؟
رالف: (در حال خندیدن) خوب این مشکل است. من فکر میکنم شما این کار را با تمرین اصول روحانی صداقت، احترام، عشق، صافی و آزاد منشی انجام میدهید.
اکسل: معنی مسئول و سازنده بودن در انجمن و جامعه چیست؟
رالف: این به معنی ایفای نقش خود در ایجاد سلامت و رفاه یک کل بزرگتر است؛ لغت آن چیست؟!… بله اعتماد و اتکاء بودن، درستی و به دیگران آزار نرساندن، یعنی در خدمت بودن و به نیازهای دیگران توجه داشتن.
اکسل: شما سپاسگزاری خود را چگونه بیان میکنید؟
رالف: از طریق مشارکت با دیگران، وقت دادن، انرژی گذاشتن، پول و توانائیهای خود را بذل کردن، خدمت من در NA بیان کننده سپاسگزاری من است.
اکسل: شما چگونه به جبران خسارت کردن ادامه میدهید؟
رالف: وقتی من عمل خطائی انجام میدهم، سعی میکنم بلافاصله آن را اصلاح و جبران کرده، روی نواقص شخصیتیام از طریق کارکرده قدمها، کار کنم. برای مثال: در ارتباط با خانوادهام من به ایجاد ارتباطی سالم ادامه داده و تلاش میکنم هر وقت به وجود من نیاز دارند، آماده و در خدمت آنها باشم، نه فقط برای یک بار، سالهای متمادی حتی در اعیاد کریسمس به دیدن آنها نمیرفتم ولیکن در این سالهای اخیر من این کار را کرده و لذت بسیار هم بردهام. ما حتی بطور مرتب مکالمه تلفنی داریم.
اکسل: یادم نمیآید آیا تو هرگز از من جبران خسارتی کردهای؟ (یک سئوال زیرکانه از یک رهجوی خود محور)
رالف: حداقل یک بار و چند وقت پیش بود. موضوع را دقیقاً به خاطر نمیآورم راجع به حرفی که به تو زده بودم.
اکسل: تو خودت را چطور سبک میکنی؟ آیا نسبت به خود سختگیر و انعطاف ناپذیری؟
رالف: سئوال بسیار مشکلی است. من چطور خودم را سبک میکنم؟ با بیرون آمدن از خودم. بازی کردن، خودم را زیادی جدی نگرفتن.
من در جامعه اینها را تمرین میکنم و سعی میکنم که یک زندگی متعادل اجتماعی داشته باشم. گاهی با مراقبه نیز این کار را میکنم.
اکسل: من نیز مایلم به خوانندگان بگویم که صاحب یک دختر هستم به نام کاترین، او ده ساله است. ما دوستان خوبی هستیم و خیلی کارها را با هم انجام میدهیم. وقتی او کوچکتر بود با من به جلسات میآمد. هنوز هم گاهی میآید به خصوص اگر همگی بعد از جلسه به پیتزاشاپ برویم.
ازدواج من در مراحل اولیه بهبودیام به خاطر فشارهای ناشی از زندگی کردن بدون برنامه از هم پاشید. البته امروز رابطه خوبی با همسر سابقم دارم. او دوباره ازدواج کرده و خوب این اشکالی ندارد. مادرم مشغول زندگی خودش است و من نیز رهجویانی دارم که قرار است سال دیگر با هم به کشور تبت برویم و یک مدرسه برای بچه ها بسازیم.
من واقعاً خوشحالم و افتخار می کنم که جزئی از این پروژه هستم.
من مایلم باور داشته باشم که بدون در نظر گرفتن این که ما چقدر وقت داریم همگی این راه را با هم می رویم، نه با تکیه دادن به همدیگر بلکه با زندگی کردن بدون مواد مخدر، دوش به دوش هم و روز به روز.
اگر من به کسی تکیه کنم و او سقوط کند، من هم سقوط خواهم کرد.
برای همین است که به هیچ فردی تکیه نمی کنم، برعکس سعی می کنم قلبم را باز کنم تا تجربه جمعی انجمن را در چگونه زندگی کردن بدون مصرف مواد دریافت کنم. من فکر میکنم که خوش شانس هستم که میتوانم از منابع معتادان گمنام در این زمان استفاده نمایم. پس متشکرم NA.
اکسل اس – اسلو، نروژ
ترجمه از مجله NA WAY
پیام بهبودی، بهار ۱۳۸۵
درباره اعتیاد به مواد مخدر بیشتر بخوانید: