در جستجوی صداقت
من فکر میکردم که بهبودی فقط پرهیز از مصرف مواد مخدر است
با آن که «صداقت داشتن» کار سادهای نیست، اما اجر بزرگی دارد. کتاب پایه NA- فصل ششم
«من فکر میکردم که بهبودی فقط پرهیز از مصرف مواد مخدر است. ولی حقیقت این است که من باید تغییراتی در تمامی زمینههای جسمی، روحی، روانی، احساسی و معنوی زندگیام به وجود بیاورم.»
وقتی که پرسیده میشود اصل روحانی موجود در قدم اول چیست، بعضی ها پاسخ میدهند پذیرش. عدهای دیگر میگویند تسلیم. ولی برای من صداقت مهمترین است. بعد از سالها غوطهور بودن در انکار، اقرار صادقانه به عجز خود در برابر اعتیاد و اعتراف به غیرقابل اداره شدن زندگیام، بینهایت به رهایی من کمک کرد. برای درک بهتر اصول، میتوان بین آن چه وجود دارد و آن چه وجود ندارد تفاوت قائل شد. درست مانند آن مجسمه سازی که چیزی را که درون حصار سنگ مرمر وجود دارد میبیند و با کنار گذاشتن و حذف تمام چیزهای زاید اطراف آن، مجسمه سازی میکند.
طریقه کارکرد قدم های ۱۲ گانه هم به همین نحو است. من به دنبال شناخت عجز، نداشتن سلامت عقل، اشتباهات، نواقص اخلاقی و کمبودهای شخصیتی خود هستم تا بعداَ برای صدمات و ضررهایی که به خاطر آنها وارد کردهام، جبران خسارت نمایم.
من همواره در جستجوی صداقت هستم.
قدم یازدهم به ما پیشنهاد میکند تا به دنبال آگاهی از خواست خداوند برای خود باشیم. قدم دوازدهم به ما میگوید که قدمهای قبلی ما را به بیداری روحانی رهنمود کردند. بنابراین در قدم اول برای من بیداری، از طریق صداقت با خودم، حاصل میشود. صداقت چیست ؟ خوب، یک راه رسیدن به صداقت حذف بیصداقتی است. من در حالی وارد برنامه بهبودی شدم که برداشت کمی درباره ناصداقتی داشتم. ناصداقتی شامل: دروغ گویی، تقلب و دزدی میشود.
وسعت نادرستی و عدم صداقت در من به اندازه تمام زیانهایی است که به خود و دیگران وارد کردهام. چه آگاهانه و چه ناخودآگاه. چه برای جلوگیری از درد و چه برای روبرو نشدن با حقایق و فرار از واقعیت. عملی که در این راستا انجام میشود رفتاری ناصادقانه است که اغلب ریشه در سایر نقصها و کمبودهای اخلاقی دیگر دارد. در حالی که کاملاً واضح است که برای دستیابی به اهداف والا و یک زندگی شرافتمندانه لازم است که ناصادقی را به کمترین حد خود برسانیم ولی راههای دیگری نیز برای رسیدن به چالش قدم اول وجود دارد.
من میتوانم در جایی که امید، ایمان، شجاعت، فروتنی، صبر
و عشق را تمرین میکنم، در جستجوی صداقت هم باشم.
جستجوی صداقت
یکی از روشهای دستیابی به صداقت که احتیاج به فعالیت عملی خاصی ندارد –راه انفعالی- این است که وقتی حقیقتی به من ارائه می شود آن را تشخیص داده و قبول کنم. مثال کلاسیک و معمول تشخیص حقیقت در قدم یک، این است که قبول کنم من یک معتاد هستم.
در مقابل روش انفعالی فوق، روش فعالانهای برای جستجوی حقیقت و رسیدن به آن نیز وجود دارد. ما میتوانیم جویای حقیقت دربارهی خودمان، روابطمان با دیگران و چگونگی عملکرد دنیای اطراف خود باشیم. من این کار را با دعا کردن ، مراقبه و مشارکت با دیگران انجام میدهم. پرورش و تقویت صداقت در خود را میتوانیم با تمرکز بر روی زمان حال یا زمانهای دیگر انجام دهیم چون بعضی حقایق در طول زمان تغییر پیدا میکنند، مانند سن افراد و یا قیمت یک میوه . اگر من جویای صداقت دراین لحظه هستم، نیاز دارم که نسبت به تغییرات در حقایق، حساس باشم و فاکتورهای جامعه مانند فرهنگ و سطح مسائل روحانی را نیز در نظر بگیرم.
«دعای کنارگذاشتن» مثالی است برای این نوع از جویایی صداقت. “خداوندا، درخواست میکنم به من کمک کن تا افکارم را درباره خودم ، بیماریام و قدمها به کناری بگذارم، مخصوصاَ آن چه که فکر میکنم راجع به تو میدانم. خداوندا ، تمنا میکنم به من روشنبینی و تجربیاتی جدید درباره خودم، بیماریام و قدمهای 12 گانه و مخصوصا درباره خودت عطا فرما.”
همچنین میتوان صداقت را در واقع و رویدادهایی یافت که خصوصیات و الگوهای رفتاری من ، خودشان را در مواقع مختلف بروز میدهند و بر اثر مرور زمان آشکار میشوند. یکی از این موارد برای من در قدمهای چهارم و پنجم آشکار شد و الگوهایی را برایم فاش کرد تا نقش من در روابط شکست خورده به نمایش گذاشته شود.
داستان خدمت من در معتادان گمنام
رابطه راهنما و رهجو در معتادان گمنام
سایت انجمن معتادان گمنام تهران: www.nairan1.org
یک برنامهی ساده برای مردمانی پیچیده
صداقت میتواند به طریقی ساده و یا پیچیده جستجو شود. برنامه معتادان گمنام به من آموزش داد که به جای داشتن پاکی جداگانهای برای هروئین و پاکی دیگری برای ال.اس.دی و پاکی دیگری برای الکل وپاکی دیگری برای… این حقیقت ساده را قبول کنم که: شروع روزهای پاک در زندگی من درست بعد از آخرین باری اتفاق افتاد که من مصرف هرگونه مواد تغییر دهنده حال و ذهنم را متوقف کردم و پاکی من از روز بعد از آن آغاز گردید.
در مواردی جستجوی صداقت از توجه به پیامدهای یک حقیقت ساده، آشکار میگردد. مثلاَ من فکر میکردم که بهبودی فقط پرهیز از مصرف مواد مخدر است ولی حقیقت این است که من باید تغییراتی در تمامی زمینه های جسمی، روحی، روانی، احساسی و معنوی زندگی ام به وجود بیاورم. گرچه گاهی اوقات صداقت به معنی جستجوی جنگل از میان درختان است ولی در بعضی مواقع دیگر میتوان تفاوت بین تک تک درختان را درک کرد و خود جنگل را نادیده گرفت. بعضیها میگویند که اصول روحانی واقعی هرگز با یکدیگر تضادی ندارند.
نتیجه مستقیم و منطقی چنین روشی این است که در جایی که یک اصل روحانی تمرین میشود به احتمال زیاد اصول روحانی دیگری نیز در حال اجرا هستند. بدین ترتیب من میتوانم در جایی که امید، ایمان، شجاعت، فروتنی، صبر و عشق را تمرین میکنم، در جستجوی صداقت هم باشم.
از طرف دیگر داشتن صداقت با نواقص و کمبودهای اخلاقی سازگاری ندارد. برای مثال، عنوان کردن حقیقت به صورتی تلخ و گزنده و یا رکگویی بیرحمانه و همراه با خشونت، راهی برای دستیابی به صداقت واقعی نیست. صداقت واقعی عمیق و ژرف بوده و به این راحتی پردهای را پاره نمیکند تا نقص فردی آشکار شود و ضمناً صداقت واقعی اهداف پنهانی ندارد.
داشتن صداقت با نواقص و کمبودهای اخلاقی سازگاری ندارد
کارکردن برای دستیابی به صداقت
این لیستی از فعالیت هایی است که من سعی میکنم برای ایجاد و پرورش صداقت در زندگیام انجام دهم:
• توجه کردن در جلسات و گوش دادن دقیق به دوستانی که در مورد صداقت مشارکت میکنند. سعی می کنم اجازه ندهم که تکرار یک پیام صادقانه حوصلهام را سر ببرد. فراموش نمیکنم که من دیر یاد میگیرم و زود فراموش میکنم.
• تمامی آنچه را که در اثر صادق بودن میتوانم بدست بیاورم و همچنین همه چیزهایی را که میتوانم به خاطر بیصداقتی از دست بدهم، روی کاغذ میآورم و مینویسم. این کار معمولاَ به تقویت انگیزههای من برای ایجاد و ادامه صداقت کمک زیادی میکند.
• از طریق کمک خواستن از دیگران برای یادگیری «صداقت داشتن»، انگیزههای خود را برای صادق بودن تقویت میکنم.
• باز کردن دریچه ذهنم به روی افکار جدید از طریق “دعای کنار گذاشتن” و به صورت روزانه همان طور که قبلاَ راجع به آن صحبت شد.
• توجه کردن به صفات، خصوصیات فردی و الگوهایی که در زندگی من تکرار میشوند. در اینگونه موارد من آمادگی پذیرفتن نقش پنهان خود و حقیقتی که در این صفات نهفته است را دارم.
• مشاهده و توجه به آنهایی که امیدوار، متواضع و صبور هستند. به احتمال زیاد این دسته از افراد می توانند چیزهای زیادی در مورد یک زندگی صادقانه به من بیاموزند.
• وقتی به خاطر مشکلات ، زندگی م آشفته و مغشوش میشود، با راهنمایم تماس میگیرم تا به من کمک کند و بتوانم فهم و ادراک ساده تری از مشکلاتم داشته باشم.
نوشته: کرگ پی.ان. – کالیفرنیا
مجله NA Way – جولای 2004
ترجمه: سپهر . الف
درباره اعتیاد بیشتر بخوانید:
آسیب حشیش به بخش جادویی مغز