بعضی کشورها مشکل اعتیاد را حل کردند
برنامه کشور پرتغال پاسخی مناسب به مشکل دشوار مواد مخدر بود
در این گزارش، به بررسی موفقیتهای درمان اعتیاد در کشورهای مختلف پرداخته میشود.هر کشوری در جهان که با مشکل اعتیاد مواجه شده، راههای متفاوتی مانند برنامه بازپروری معتادها، اختلال در تولید مواد مخدر یا حمایت از اقشار آسیبپذیر را در برابر این معضل خانمانسوز آزمایش کرده است. بعضی از کشورها مانند پرتغال و ایسلند توانستند جوانان خود را از اعتیاد به الکل و مواد مخدر نجات دهند.
در حال حاضر، آمریکا رکورد بیشترین تلاش برای ریشهکن کردن اعتیاد در جامعه را دارد؛ اما تاکنون تغییر مثبتی در این مسیر مشاهده نشده است. با نگاهی کوتاه به برنامه کشورهای مختلف، میتوان پازل این مبارزه همیشگی را تکمیل کرد و به راه حلی موثر رسید.
نتایج درخشان پرتغال در مبارزه با مواد مخدر
پرتغال از سال 2001 برنامه دستگیری و زندانی کردن افراد معتاد یا مرتبط با مواد مخدر را با برنامه های داوطلبانه و محترمانهای برای شهروندان جایگزین کرد که میتواند برای هر کشور دیگری الگو باشد. این برنامه که حالا بیش از دو دهه از عمرش می گذرد، یکی از اولویتهای اصلی برنامههای بهداشت عمومی و پیشگیری از جرم و جنایت در این کشور بوده است.
سال 2009 نشریه تایمز در گزارشی از کشور پرتغال، به عنوان «نخستین کشور جسور اروپا که رسما تمامی مجازاتهای کیفری مربوط به مصرف شخصی انواع مواد اعم از ماری جوانا، کوکایین و هرویین را کنار گذاشت» یاد کرد.
برنامه کشور پرتغال پاسخی درخور به مشکل دشوار مواد مخدر در اواخر قرن بیستم بود. لیسبون، به عنوان پایتخت، در اصل یک مرکز کانونی برای قاچاق مواد مخدر و به نوشته نشریه مدیکال دیلی، «مرکز اپیدمی ویرانگر هرویین» بود. در نتیجه، استفاده از سرنگ های مشترک ایدز و هپاتیت با سرعتی باورنکردنی در حال گسترش بود و اکثر 29.10 میلیون نفر از جمعیت پرتغال، یا خود معتاد بودند یا یک خویشاوند معتاد هروئین داشتند. اپیدمی مصرف در پرتغال، از زمان پایان دیکتاتوری جمهوری دوم، رژیمی که از سال 1933 تا 1974 با مشتی آهنین کشور را اداره می کرد، آغاز شد.
پایه شیوه حکومتی این افراد، محافظه کاری اقتدارگرایانه بود. زمانی که این شیوه مملکت داری سقوط کرد، تمام نسل های پرتغال خودشان را در آغوش آزادیای دیدند که تا مدتها از داشتنش منع شده بودند. کار سربازها این بود که به مستعمرههای سابق و تازه آزاد شده (آنگلولا، گینه پرتغالی و موزامبیک) سفر کنند و سوغاتیهایی مانند شاهدانه، کوکایین و هرویین با خود بیاورند.
ایسلند جوانانش را از اعتیاد به الکل و مواد مخدر نجات داد
Portugal tackled its addiction epidemic
دکتر خواکاستل برانکو گولائو، یکی از معماران سیاست نوین مواد مخدر در پرتغال، می گوید کشورش در آن زمان «کاملا شیفته و دیوانه» مواد مخدر شده بود. تحت کنترل قوانین جمهوری دوم، پرتغال نه ارتباطی با جهان خارج داشت و نه آزادی های مدنی را تجربه کرده بود. وقتی عمر آن دولت به سر رسید، سوءمصرف مواد مخدر و الکل فقط آزاد نشد؛ بلکه به طور مشخص از سوی مردم با تقویت و استقبال عجیبی رو به رو شد.
در سالهای پایانی جمهوری دوم، هرویین وجود داشت، اما پایان عمر حکومت بود که آن را در مدت زمانی کوتاه به کابوس پرتغال تبدیل کرد. به گفته دکتر گولائو، «زمانی به خودمان آمدیم که دیدیم آدمهای زیادی در کشور وابسته به هرویین هستند.»
در سال های 1990 دو درصد از کل جمعیت پرتغال معتاد به هرویین بودند. این اپیدمی در آن سالها به نخستین مسئله و اولویت سلامت عمومی جامعه و دولت تبدیل شد. در مقابل، دولت با تشکیل کارگروهی اضطراری، متشکل از پزشکان، قضات، کارمندان، مددکاران امور اجتماعی و روان شناس ها، دنبال راه حلی برای این موضوع رفت.
دکتر گولائو یکی از همین افراد بود که ماموریت داشت کشورش را نجات دهد. در سال 1998 او و تیمش برنامه جسورانهای را طراحی کردند که تا آن زمان نظیرش جای دیگری اجرا نشده بود. براساس این برنامه، مصرف تمام مواد قانونی شد و برنامههای بازپروری به صورت داوطلبانه برنامه ریزی شد تا از طریق آن بتوان افراد معتاد را بار دیگر به چرخه افراد مفید جامعه بازگرداند.
موفقیتهای درمان اعتیاد در کشور پرتغال
به عقیده دکتر گولائو، اگر معتاد یک بیمار است، پس چرا باید به زندان برود؟ برنامه دکتر گولائو اساس را بر این گذاشته بود که اعتیاد در طبیعت خود یک مسئله پزشکی است، نه یک معضل برای سیستم قضایی و قانون. براساس همین باور، شهروندان معتاد به جای زندان با پیشنهاد پذیرش دورههای بازپروری مواجه میشدند. ترس از زندان و مجازات به خودی خود اعتیاد و مصرف مواد را به پدیدهای زیرزمینی تبدیل میکند و هزینهای که مالیات دهندگان باید برای به زندان رفتن معتادها پرداخت کنند، به مراتب بیشتر از هزینه درمان بود.
دکتر گولائو و تیمش استدلال کردند با قانونی کردن مواد مخدر، دیگر دولت چیزی برای از دست دادن نخواهدداشت و در مقابل می تواند با ارائه سرویسهای صحیح به این تقاضا، روند مشکلات را به مسیرهای قابل حل راهنمایی کند. دولت عاقبت با این طرح موافقت کرد. تحت قوانین سال 2001، زندانیهایی که برای حمل مقادیر کمی از مواد در زندان بودند، پس از گذراندن دوران کمی از مجازات (عموما 10 روز) آزاد میشدند؛ اما این آزادی مشروط به گذراندن دورههایی تحت نظر روان شناس، مددکار اجتماعی و یک مشاور حقوقی بود.
در این برنامه، شهروندان میتوانستند دوره درمان برنامههای این پنل را بگذرانند بدون آنکه تحت تعقیب قضایی قرار بگیرند. نکته این بود که در این برنامه، زندان محلی از اعراب نداشت. این برنامه در ابتدا در جهان بازخوردهای مثبت چندانی نداشت.
پرتغال کشور فقیر، محافظه کار و با اکثریت جمعیت کاتولیکی بود که خیابان هایش در تسلط قاچاقچیان مواد مخدر بود که آزادسازی مصرف مواد، آن را رسما به قطب مصرف کنندگان مواد در اروپا تبدیل میکرد؛ اما در سال 2011 موسسه تحقیقاتی گائو، مستقر در واشنگتن، پژوهشی را منتشر کرد که نشان میداد تاثیرات برنامههای بازپروری پرتغال، بیش از حد انتظار بوده است. برهمین اساس، مصرف مخدرهای غیرقانونی از سوی نوجوانان بسیار کاهش یافته بود. نرخش شیوع هپاتیت و ایدز، بر اثر استفاده نکردن از سرنگهای مشترک به مقادیری ناچیز سقوط کرده بود و تعداد افرادی که دنبال درمانی برای اعتیاد بودند، دو برابر شده بود.
یک راه حل انگلیسی
پس از انتشار نتایج موفقیت پرتغال، انگلیس نیز در دیگر نقطه اروپا سیاستهای مبارزه با مواد مخدر را مجددا فعال کرد. براساس برنامههای جدید که از سال 2010 کلید خورد، معتادان به هرویین میتوانستند با مراجعه به کلینیکها، تزریق روزانه هرویین را انجام دهند. هدف از این تزریقهای قانونی، درمان تدریجی معتادهایی بود که نسبت به مواد مخدر دچار اعتیاد مزمن شده بودند.
نتایج اولیه بلافاصله اثرات خودش را نشان داد. این برنامه علاوه بر تاثیر در کاهش استفاده از مواد مخدر، در کاهش جرائم مرتبط با آن نیز در میان مصرف کنندگان موثر بوده است. حالا انگلیس عضوی از باشگاه کشورهایی با کلینیکهای مصرف هرویین همچون سوییس، هلند، دانمارک و آلمان بود. این امکانات دائمی که دولت موظف به تهیه آن در تمامی شرایط بود، تنها راه نجات معتادان از چنگال اعتیاد بود. این برنامه تا مدتها موضوع بحثهای جنجالی در رسانه های انگلیس بود.
دکتر جان استرانگ، محقق مرکز ملی اعتیاد، در این باره به مجله تایم گفت: «این نوع درمان با هدف درمان کامل، فاصله درخور توجهی دارد؛ اما زمانی که مصرف کنندگان حاضر به قبول درمان جایگزین با مواد دیگر مانند متادون نیستند، چاره دیگری جز ارائه همین برنامه باقی نمی ماند.»
استفاده از متادون درمانی هیچ نشانه مثبتی از درمان را در این معتادها از خود نشان نداده است.
انکار سوءمصرف مواد و برخوردهای خشن با این موارد، نه تنها راه حل نیست؛ بلکه میتواند آن را برای پیدا کردن راه حلی مناسب، کاملا خارج از دسترس کند. تاکنون هیچ نشانهای وجود نداشته که ثابت کند مجازاتهای سنگین برای مصرف و قاچاق مواد مخدر، از گسترش آن جلوگیری کرده است؛ بلکه کاملا بالعکس، هر قدر حلقه قانونی برای این فعالیت ها تنگتر شود، ابتکارها و نوآوریهای بیشتری سر بر میآورد که جبران خسارتهایش ممکن است سالها وقت ببرد.
آسیا، جهنم مصرف کنندگان مواد مخدر
زمانی که پیشرفت کشورهایی همچون پرتغال و انگلیس در رسانهها بازتاب داده میشد، دیگر کشورها برای دلایل دیگری، سرخط خبرهای نشریات مرتبط با مواد مخدر قرار میگرفتند. در همین زمینه، نشریه ریزن در شماره آوریل سال 2014 با بررسی کشورهای آسیایی، به این نتیجه رسید که برخی از این کشورها یا مللی که تحت سلطه دولتمردان سکولار مستبد هستند، بدترین مکانهای روی کره زمین برای اعتیاد، مصرف مواد یا حتی توزیع آنها هستند.
کشورهای آسیایی به طور خاص در این زمینه بدترین کشورها برای درمان یا مقابله با اعتیاد و مواد مخدر هستند. به عنوان مثال، در مالزی، حمل مقدار کوچکی از هرویین یا ماری جوانا مجازات مرگ را در پی دارد. از سوی دیگر، داشتن مقادیر مشخصی از مواد (مثل 2 گرم هرویین، 15 گرم گل)، به طور خودکار شخص را وارد پروسه رسیدگی به جرائم مربوط به قاچاق که مجازات های سنگینی دارد، میکند. افرادی هم که با مقادیر بیشتری از مواد (مثل 15 گرم یا بیشتر هرویین، 500 گرم یا بیشتر گل) دستگیر شوند، گرفتار مجازاتهای اعدام های غیرقابل عفو خواهند شد.
در ویتنام، مصرف کنندگان مواد مورد لطف «اداره پیشگیری و مبارزه با آلودگیهای اجتماعی» قرار میگیرند. این اداره تحت نظارت وزارت کار، امور معلولان و فعالیتهای اجتماعی است. یک شخص معتاد میتواند از برنامههای توانبخشی این اداره که بیشتر شبیه زندگی در اردوگاه های کار اجباری و گرسنگی کشیدن تا سرحد مرگ است، استفاده کند.
برخلاف مالزی و سنگاپور، ویتنام شرایط متفاوتی دارد و معتادها می توانند امیدوار باشند که در جریان دستگیری، کشته نشوند؛ اما نظم شدید و بیمارگونه مراکز بازپروری که برای مصرف کننده ها اعمال می شود، بسیاری از آنها را به فکر خودکشی می اندازد. در صورتی هم که فرد با مقادیری از مواد دستگیر شود، باید منتظر مجازات مرگ به روش های مختلف باشد.
عربستان سعودی مجازاتهای مرگباری را برای قاچاق هر نوع مواد (اعم از مواد مخدر یا مسکنهای دارویی) در نظر گرفته است. در صورتی که جرم مصرف کنندگان یا قاچاقچیان از سوی پلیس این کشور تایید شود، فرد دستگیر شده حداکثر و در خوش بینانه ترین حالت، تنها 72 ساعت اجازه زندگی دارد و پس از آن، طناب دار در انتظارش خواهدبود.
پذیرش، نخسین گام تغییر معتاد
انکار سوءمصرف مواد و برخوردهای خشن با این موارد، نه تنها راه حل نیست؛ بلکه می تواند آن را برای پیدا کردن راه حلی مناسب، کاملا خارج از دسترس کند. تاکنون هیچ نشانهای وجود نداشته که ثابت کند مجازاتهای سنگین برای مصرف و قاچاق مواد مخدر، از گسترش آن جلوگیری کرده است؛ بلکه کاملا بالعکس، هر قدر حلقه قانونی برای این فعالیت ها تنگتر شود، ابتکارها و نوآوری های بیشتری سر بر میآورد که جبران خسارتهایش ممکن است سالها وقت ببرد.
نگاه به تجربه موفق دیگر کشورها، نشان میدهد تقاضا زمین حاصلخیز رشد اعتیاد و مصرف است. شاید در حال حاضر تنها راه حل موثر، پذیرش مصرف مواد و پیدا کردن راهی برای قانونی کردن میزان تقاضاست. در صورتی که بازار تقاضا افول کند یا کنترل شود، میتوان به تغییر مسیر اعتیاد در روندی که بتوان آن را کاهش داد، امیدوار بود؛ اما در صورت نفی و سرکوب، نمیتوان امید چندانی به تغییر در این روند داشت و این چرخه باطل میتواند تا ابد ادامه داشته باشد.
ترجمه شیدا ملکی
درباره اعتیاد به مواد مخدر بیشتر بخوانید:
از جولان مواد مخدر درایران باخبرید؟